تبیان طلاب

این وبلاگ جهت راهنمایی طلاب جوان غیر ایرانی بوده و به همین جهت در پی بیان خاطرات طلاب و روحانیون تحصیل کرده خارجی در ایران،نجف و افغانستان می باشد. manful.blog.ir

این وبلاگ جهت راهنمایی طلاب جوان غیر ایرانی بوده و به همین جهت در پی بیان خاطرات طلاب و روحانیون تحصیل کرده خارجی در ایران،نجف و افغانستان می باشد. manful.blog.ir

بنام یزدان پاک
سلام دوستان روحانی و طلاب!
ما انتقال تجربه خویش و دیگران را به برادران و خواهران طلا جوان ، "زکاة العلم" میدانیم؛ لذا از شما عزیزان که درک و درد دینی دارید در مسیر انتخاب شده ای خویش ، «تبیان طلاب» خواستار همکاری و راهنمایی های فکری شما بوده و منتظر بهترین و سرنوشت ساز ترین خاطرات سازنده شما هستیم.
E-mail: Chamanh73@Gmail.com

تطفیف چیست ؟ و تطفیفات اعظم کدامند ؟

چهارشنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۹۴، ۰۱:۳۵ ق.ظ

عناون

تطفیف چیست ؟ 1

چه چیزهایی و اموری تطفیف داشته و تطفیف بردار می باشند ؟ 1

تطفیفات عظیم غیروزنی و کیلی. 2

-----------------------------------------------------------------------------------------

... برما است که خودمان را از جهات مختلفی پدری، مادری، برادری، معلمی، همسایگی ووو موردبرسی قرار دهیم که تا امروز تا کجا و تا مقدار به حال کسانی که در اطراف و اشراف ما بوده تطفیف کرده ایم ؟

چرا امروز فرزندان رهبران دینی و روحانی، متخلف تر و خانوادهای شان تجمل پرستر شده اند ؟ چه کسانی در قبال نابهنجاری آنها و حتی خود روحانیت و حوزه مسئولند ؟ امریکا؟ شوروی ؟ یا اسرائیل ؟ ...

اصلا امروز مسئول رسیدگی تطفیفات حوزه علمیه جهان تشیع در ایران و غیر ایران، چه کسانی هستند ؟

آیا با اجاد کمیته های انظباطی خشین پلیسی و مجهز نمودن مسئولین کمیته و ستات به تکنک های آگهی و با اعمال تحرمات همه جانبه ای قطع شهریه و اقامه طلاب، میتوان جلو تطفیفات زیان آور مادی و معنوی  در حوزه علمیه را گرفت ؟

----------------------------------------------------------------------------------------------

تطفیف چیست ؟

چه چیزهایی و اموری تطفیف داشته و تطفیف بردار می باشند ؟

گرچند یک هفته ای است که از مراسم رسمی ای اعلام شروع سال تحصیلی حوزهای علمیه گذشته است؛ ولی درس ها به صورت رسمی شروع نشده است. طبق پیامک ها و تماس های که از اساتید دریافت شده است، همین امروز 24/6/1394 می باشد، حتی برخی اساتید هم فردا شاید درسهایش را شروع نماید.

ولی به هر روی، این که اساتید روس خارج، چه موضوعاتی را شروع می نمایند، برای شاگردان سابقه و جدیده ای شان مهم طلقی میشود؛ به همین دلیل موضوع جدید درس خارج فقه استاد برایم مهم بود. لذا سعی کردم – به زور هم که شده است حداقل - شور و نشاط کودکانه ای دختر دبستانی ام را داشته باشم!!. لذا در گام سعی کردم که زودتر سرکلاس برسم؛ بعدش که رفتم تقریبان نفرات دوم و سومی از دویست و پنجا نفر همکلاسی هایم بودم!، چون هنوز به آمدن استاد زود بود، سعی کردم برم وضو بی گیرم و حداقل با دو رکعت نماز تحیت مسجد – که کلاس ما در مسجد می باشد – شروع کنم ... .

از طرفی هم همکلاسی ها و - به قول استاد محترم که به جای، شاگرد و تلامذ، هم مباحثه اطلاق می نماید – هم مباحثه هایم مثل کلاس های سال گذشته، همه نیامده بودند، تقریبا 35% کسری داشتند! به قطع میتوان گفت: که هم کلاسی ها هنوز هنوز هم آمدگی برای شروع سال تحصیلی را نداشتند! به همین دلیل مسئول حضوروغیاب موسسه به جای آوردن لیست رسمی حضوروغیاب طلاب، برگه ای را بدست گرفته بود و فقط اسامی کسانی را که میامدند یادداشت می نمود تا بعدا وارد لیست رسمی حضوروغیاب نماید...

استاد هم کمی دیرتر از وقت آمدن های سال گذشته اش آمد! که بیش از نیم ساعت از زمان تعیین شده گذشته بود.

جزوه ای را که مثل سالهای گذشته در دست رس مان قرار گرفت، این موضوع مطرح شده بود:

 المسألة الخامسة التطفیف حرام

ابتداءً که به موضوع نگاه کردم، برایم غریب آمد معنای کلمه «التطفیف» ناآشنا بود! لذا تند تند ادامه اش را مطالعه کردم که «التطفیف» یعنی همان چیز است که در آیه اول سوره مطففین « وَیْلٌ لِّلْمُطفِّفِینَ(1)» مطرح می باشد!.

آری! موضوع بود که ما در «مرکزجهانی علوم اسلامی» آن روز که سطح را به اتمام رساندیم، موفق به خواندن آن در مکاسب نشده بودیم، چون این موضوع توفیق راه یافتن در طرح درسهای آن مرکز را نیافته بود!!. لذا کمی بیشتر حواسم جمع کردم که این موضوع تا چه حد و حدودی در زندگی روزمره جایگاه و پایگاه دارد؟ و چه چیزهای و اموری تطفیف بردار می باشد؟

شیخ انصاری(ره) مفرماید: « و المراد اتخاذه کسبا بأن ینصب نفسه کیالا أو وزانا فیطفف للبائع و کیف کان فلا إشکال فی حرمته و یدل علیه الأدلة الأربعة.» «تطفیف» کار و شغلی ترازوداری و کیّالی است؛ وقت این شخص ترازودار و کیّال چیزی وزن و کیل می کند، به نفع بایع به ضرر مشتری، نقص در آن چیز بوجود میاورد، بدین معنی که مثلا خرمایی پنج کلویی را چهار و نیم کلو برای مشتری می کشد و به جای پنج کلو تحویل می دهد، به کاری ترازودار، «تطفیف» اطلاق می شود. شیخ صریحا به دلائل اربعه آن را حرام میداند.

اما استاد می فرماید: اوللمشتری او لمن یؤخذ الاجره او یؤتها ؛ اذ المراد التطفیف فی الوزن او الکیل او العدد او الذرع او المدّه او الوقت او غیرها من الامور المقرّره فی استحقاق الاجره الاجیر.

توضیح داده فرمود: یعنی ممکن است که «تطفیف» در غیر از مکیل و موزون هم باشد، مانند کارمندی که می باید هشت ساعت سری کارش باشد، ولی کمتر از آن بر سری کارش حضور میابد، همچنان که تطفیف در کمیت مطرح شده است، در کیفیت هم قابل طرح می باشد، لذا کارمندی که هشت ساعت سری کار حضور دارد ولی از نظر کیفیت به اندازه پنج ساعت هم کارنمی کند از «مطففین» محسوب می شود و همچنان طلاب روحانیون که باید هم از نظر کمیت درسهای شان خوب باشد و هم از نظر کیفیت، لذا طلبه ای که شهریه می گیرد ولی از نظر کیفیت خوب درس نمی خواند و مباحثه نمی کند، در قبال شهریه مسئولیت و همچنان استاد مثالهای به عنوان مصادق «تطفیف» غیر وزنی و کیلی از کارمند اداره تا مسئولیت زن داری و شوهر داری، پدری و مادری را مطرح نموده و توضیح میداد و پیامدهای «تطفیف»های غیر کیلی و وزنی را هم به روحانیون در کلاس گوش زد می نمود...

تطفیفات عظیم غیروزنی و کیلی

آری! بنده همینطور که به سخنان و توضیحات استاد، گوش میدادم، مصادقی هم در ذهنم در میزد که فکر کنم استاد شاید از مطرح کردن آن به جهاتی خودداری یا نمود و یا آن که به نظر بنده اصلا با آن مصادق «تطفیف»ها در حوزه برخورد نکرده و ندیده است. لذا بدین جهت بنده با ذکری – شاید کمی طولانی تر- با بیان خاطرات واقعی و مصداقات عینی متذکر می شوم:

دیروز دو شنبه 23/6/94 یکی از بستگان فاقد مدرک اقامتی در ایران، از من خواست که بخاطر پرونده ارسالی فرزندش از مرکزبهداشت به «دفترکفالت» مراجعه کرده بی پرسم که پرونده اش رسیده یانه ؟ و بوبینم که چه میخواهند و چیزهای لازم است؟ ...

گفتم: چرا خودت مراجعه نمی کنی که نزدیک کارت هم هست؟

گفت: آخر می ترسم نکند مثل مشهد مرا بارزده رد مرز نکند!!... .

دفتر کفالت که مراجعه کردم گفت: هیج مشکلی نیست، این بچه ها وارد سایت آموزش و پرورش شده اند، اگر مشکلی وارد کردند، بگویید به سامانه «سرگ» پاسخ مرکزبهداشت ثبت و از طریق آموزش و پرورش، قابل پیگری است.

ولی یک هموطن تقریبا حوالی شصت، با سرووضع مرتب و یک کیف سیاه با کمی رنگ و رورفتگی طلبگی دستش بود، شخص مسئول کار ایشان با کمال خوش اخلاقی ایشان راهنمایی می نمود و حتی ایشان را به قسمت برد و نشانش داد که این پروندها در حال ارسال به تهران است، بعدش آورد و نشانش داد که این چند پرونده و پرونده شما فقط یکی دو روز دگر وقت دارد که تکمیل شود و ارسال کنیم، آن پروندها هم بخاطر همین چند پرونده معطل مانده است ...

کار ایشان تمام شد و بناشد که یک قول نامه ای هرچند دست نوشته با یک قبض آب یا برق و به اضافه مبلغ تعیین شده هرچه زودتر بیارد.

وقت من آمدم برون که ایشان جلو مغازه ای که روزنامها و مجلات فروشی اش را پشت شیشه زده بود، مشغول مطالعه تترهای آنها بود که من هم رفتم نزدیک ایشان در ضمن نگاه به روزنامها و مجلات با ایشان صحبتهای داشتم که بالاخره معلوم شد ایشان طلبه است! ایشان آن زمانهای حیات مرحوم آیت الله پانی و چند تن از اساتیدی را که فعلا در قید حیات نیستند را با مشخصات جزئی مدرس و کلاسهایش نام برد که به کلاس درسها آنها شرکت می نموده و با چه کسانی هم مباحثه می نموده است!! یعنی درسهای لمعه وجدانی فخر و مکاس مرحوم پانی را مباحثه می نموده است ...

آری! مثل شما بلافاصله پرسیدم: الان کجایید ؟

-          تهران

-          چه کار می کنید ؟

-          همان نزدیکای بچهام هستم، چون بچهام برنان ووو هستند، در قم کارمی کنند پول نمیدهند و اذیت می کنند، الان بیست ملیون شان گیر یک سال است که الافند ووو

-          شما چرا طلبگی را ول کردید ؟

-          اُه! حاج آقا چه بگم!! من الان خیلی وقته که دگه از حوزه آمده ام برون.

-          چرا؟

-          راستش غرورم اجاب نکرد و نتوانیستم برخوردهای سلیقه ای و بهانه جویی های مسئولان مرکزجهانی تحمل نیاوردم و برون شدم. جریا این جوری بود که من همگام با طلبگیم مشغول گلذوزی بودم و یک مغازه کوچکی هم داشتم، از وقت که به مرکزجهانی قبول شدم، یک چندرغاز شهریه ام بیشتر شد و مغازه را هم تعطیل کردم و بیشتر مشغول درس شدم ... بعد از مدتی یک روز رفتم که شهریه بی گیرم، دیدم شهریه رهبری را قطع شده !. رفتم دفترشهریه رهبری که چرا شهریه من قطع است؟

-          گفت: از مرکزجهانی قطع شده است!.

-          مرکز که رفتم گفت: چون تو مشغول کارهستی و گلدوزی می کنی، لذا شما نیازی به شهریه نداری!!

-          گفتم: آخر این کار من بیست سال پیش از اوائل طلبگیم بوده است و الان اصلا هیچ کار و کاسبی ای به جز درس خواندن ندارم ... هر چه با هر دلیل خلاصه حرفایم را نپذیرفتند و حرف شیطانهای که در جلسه های مذهبی تهران بخاطر من جایگا شان را بین مردم را بخاطر بی صلاحتی خودشان از دست داده بود پذیرفته شد و شهریه من قطع!!.

من از آن روز که شهریه ام به صورت بسیار ناعادلانه و ظالمان قطع شد ، کلا طلبگی را رها کردم ولی مردم مرا رهانکردند ... و الان هم بحمد الله یک پسرم را فرستاده ام سویس، یکش هم همین تازگی ها رسیده است ... هر چه او بیشتر می گفت من بیشتر متأثر می شدم و افسوس و آه جگرسوز می کشیدم ... در آن گرمایی قم، تقریبا دو ساعت کنار خیابان باهم نشستیم صحبت کردیم... داستان تأسف برانگیز برخوردهای تبعیض آمیز و ظالمانه ای «مرکزجهانی علوم اسلامی» آن روز همین اسم عوض شده امروز «جامعه المصطفی العالمیه» که همان «مرکزجهانی علوم اسلامی» آن روز است می باشد، بسیار زیاد که جای بیانش در این مقال نیست.

آری! از صحبت های این طلبه با استعداد و مخلص و تا ظلم ستم های بر اسدالله احمدی که الان شده است «اسد بودا» که از جهت کمال قلم و بیانش مشهوتر از هر دانشمند و هنر مند وقدرت من افغانستان می باشد که قلم و بیانش چندان به نفع دین و مذهب نیست ، و صدها مصادق «اسد بودا» از کشورهای مختلف که متأسفانه امروز در عربستان با فارسی سلیس، علیه مکتب و مذهب جعفری شبهه افگنی می کنند و دقیقا از تطفیفات همین آقایان و مسئولان بی خرد و ریاکار می باشد.

خدا گواه است به قاطعیت میتوان گفت که از مصادق مطففین و پیامدهای تطفیفات این مطففین بسیار سنگینتر و زیاربارتر از تطفیفات هزاران تن طلا نقره نسبت به مذهب و مکتب و اسلام مسلمین می باشد. اما این که صاحب نظران فقه و حقوق اسلامی یعنی مراجع در کتب فقهی شان تطفیفات غیر وزنی و کیلی را بیان ننموده اند، چون برای تعیین تطفیفات غیر وزنی و کیلی مقیاس اندازه و حدی یقفی نیست و نمی شود «مطففین» غیر وزنی و کیلی را آورده در محاکم قضایی و حقوقی، میزان و درصد «تطفیفات» آنها را تعیین و خسارات وارده دین دنیایی مردم و مسلمانان را مشخص نمود؛ لذا از بحث آن چشم پوشی نموده اند. ولی قرآن دقیقا به تمام جوانب «تطفیف» اشاره داشته و آیه شریفه تصریح اکثر مفسرین و معلمین اخلاق، رهبران و مدیران مقصر حوزه علمیه امروز و دیروز بعد از امام خمینی(ره) را شمامل می باشد و با اطمنان کامل به آنها اطلاق «مطففین» نمود و گفت: « وَیْلٌ لِّلْمُطفِّفِینَ».

پس بنا براین برما است که خودمان را از جهات مختلفی پدری، مادری، برادری، معلمی، همسایگی ووو موردبرسی قرار دهیم که تا امروز تا کجا و تا مقدار به حال کسانی که در اطراف و اشراف ما بوده تطفیف کرده ایم ؟

چرا امروز فرزندان رهبران دینی و روحانی، متخلف تر و خانوادهای شان تجمل پرستر شده اند ؟ چه کسانی در قبال نابهنجاری آنها و حتی خود روحانیت و حوزه مسئولند ؟ امریکا؟ شوروی ؟ یا اسرائیل ؟ ...

اصلا امروز مسئول رسیدگی تطفیفات حوزه علمیه جهان تشیع در ایران و غیر ایران، چه کسانی هستند ؟

آیا با اجاد کمیته های انظباطی خشین پلیسی و مجهز نمودن مسئولین کمیته و ستات به تکنک های آگهی و با اعمال تحرمات همه جانبه ای قطع شهریه و اقامه طلاب، میتوان جلو تطفیفات زیان آور مادی و معنوی  در حوزه علمیه را گرفت ؟


  • chaman Hassani

نظرات  (۱)

گاهی نه همیشه 
همیشه هر وقت هر ساعت 
وبتون عالیه
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی